فهرست مطالب

مطالعات اجتماعی ایران - سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 50، تابستان 1399)

مجله مطالعات اجتماعی ایران
سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 50، تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1400/03/06
  • تعداد عناوین: 6
|
  • یعقوب احمدی*، محمدصدیق محمدی، فرهاد ابراهیمی صفحات 4-35

    پیامدها و پسامدهای شیوع ویروس کرونا چنان گسترده است که بسیاری از اندیشمندان حوزه های علوم اجتماعی از شکل گیری جهانی متفاوت با ویژگی های متمایز با عنوان «دنیای پساکرونا» سخن به میان می آورند. چنین بیانی در حقیقت نشان از اهمیت مسئله و گستردگی میزان تاثیرگذاری آن بر جنبه ها و حوزه های مختلف زندگی بشری در اقصا نقاط این کره خاکی دارد. چنین پیامدهایی بدون تردید در مناطق حاشیه ای و کمتربرخوردار در مناطق مختلف جهان و از جمله ایران اثرات ماندگارتر و شدیدتری بر جای خواهد گذاشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه مواجهه و مقابله شهروندان نواحی حاشیه شهر سنندج، و ارزیابی اثرات سکونت در این مناطق بر راهکارها، راهبردها، امکانات و فرصت های شهروندان در مواجهه با مسایل اجتماعی، و در این مورد خاص، ویروس کرونا، تدوین شده است.پژوهش به روش نظریه زمینه ای انجام پذیرفته است و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه جمع آوری شدند، داده های به دست آمده با بهره گیری از نرم افزار "اطلس تی" تجزیه و تحلیل شدند. پس از انجام فرایند کدگذاری، و اخذ 56 کد و 5 مقوله اصلی، نهایتا مقوله محوری با عنوان "زنجیره فقدان" به عنوان خروجی نحوه مواجهه و مولفه های پیرامونی شهروندان حاشیه نشین شهر سنندج با کروناویروس مطرح شد. همچنین، بر اساس مدل پارادایمی، مقوله زنجیره فقدان از شرایط علی (علت و معلولی) همچون محرومیت اجتماعی و نابرابری اجتماعی نشیت گرفته است که خود با ظهور عوامل واسطه ای همچون فقدان مهارت و فقدان آگاهی و فقدان حمایت با شرایط زمینه ای چون رکود و تورم، بی اعتمادی، ناامیدی، افسردگی و عدم دسترسی به فضای مجازی به عنوان یک هسته مرکزی قابل شناسایی است. به صورت خلاصه، افراد حاشیه نشین قربانی شرایط اجتماعی و اقتصادی خود هستند و بیشتر از سایر افراد در دوران کرونا مورد هجمه مشکلات قرار می گیرند و این به آن معناست که کروناویروس برخلاف آنچه اشاره شده است، ویروسی "دموکرات" نیست و همه را به یکسان مورد هجوم و آسیب قرار نمی دهد.

    کلیدواژگان: بیماری کرونا، زنجیره فقدان، سنندج، حاشیه نشینی، خشونت ساختاری
  • رضا اسماعیلی*، زینب قدربندفردشیرازی صفحات 36-58
    شیوع ویروس ناشناخته کووید19 بسیار سریع به پاندمیک تبدیل شد و فراتر از جسم آدمی، زندگی جمعی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به چالش کشید و به مهم ترین مسئله پزشکی اجتماعی مبدل گشت. با توجه به نوظهوری ویروس، پژوهش های اندکی در این زمینه انجام شده است. پزشکان گروه اصلی در معرض خطر را سالمندان معرفی کرده اند، و شناخت تجربه آنان از کرونا بسیار اهمیت دارد. پژوهش حاضر برای توصیف تجربه سالمندان شیرازی، از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده، و بر اساس طرح عملی کلایزی انجام شده است، 15 نفر مشارکت کننده را با نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و تحت مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار داده است.مقولات اصلی شناسایی شده از تجربه زیسته توصیف شده توسط سالمندان عبارتند از : تغییر جریان عادی زندگی؛ آشفتگی روحی؛ آشفتگی خانوادگی؛ لذت و فرصت؛ استیگما؛ بازتعریف مفاهیم؛ تقدیرگرایی؛ تدبیرگرایی؛ تقدیرگرایی همراه با تدبیرگرایی؛ تاب آوری.
    کلیدواژگان: پدیدارشناسی، کرونا، تجربه سالمندان، سالمندی، سبک زندگی سالمندان
  • معصومه چراغی، مجید کفاشی*، نیر پیراهری، علی بقایی سرابی، مجید کاشانی صفحات 59-82
    مدیریت بحران قبل و بعد از رخداد در ایران در شرایط مطلوبی قرار ندارد و پس از زلزله و سیل و بیماری و...، آسیب های زیادی به مردم و بویژه زنان وارد می شود. معمولا افراد سانحه دیده قادر نیستند به آسانی به شرایط متعادل و سازگار بازگردند. در چنین شرایطی بررسی میزان تاب آوری و عوامل موثر بر آن به منظور کاهش آسیب پذیری و افزایش تاب آوری در وقوع بحران ها ضروری می نماید. این پژوهش به منظور تبیین جامعه شناختی تاب آوری زنان در مواجهه با بیماری کرونا در مناطق 3 و 12 شهر تهران صورت گرفته است. تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام شده. ابزارهایی که برای سنجش تاب آوری استفاده شده است: پرسشنامه در محمدی (1384)، سبک زندگی (پرسشنامه سبک زندگی)، دیدگاه اعتقادی (پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت)، آموزش دوران کودکی (پرسشنامه کیفیت زندگی)، رضایتمندی از زندگی (پرسشنامه رضایت از زندگی) است. 402 نفر از زنان 15 تا 69 ساله ساکن در دو منطقه 3 و 12 تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری با استفاده از روش سهمیه ای صورت گرفت. بر اساس  یافته های پژوهش، بین تاب آوری و متغیرهای دیدگاه اعتقادی، آموزش دوران کودکی، و توانمندی جسمانی زنان، در منطقه 12 رابطه وجود دارد. همچنین بین تاب آوری و متغیرهای سبک زندگی، آموزش دوران کودکی، و رضایتمندی از زندگی زنان، در منطقه 3 رابطه وجود دارد. در هر دو منطقه دیدگاه اعتقادی زنان بیشترین تاثیر را بر متغیر تاب آوری دارد.
    کلیدواژگان: تاب آوری، زنان، رضایتمندی، آموزش، توانمندی، سبک زندگی، اعتقادات
  • ندا رضوی زاده*، سمیه ورشوی صفحات 83-110

    با شیوع کووید-19 در اواخر سال 1398، برای جلوگیری از شیوع بیماری، اماکن مقدس و مناسک جمعی در اکثر نقاط دنیا، و نیز ایران، برای مدتی نامعلوم تعطیل شد. از جمله مقاصد زیارتی همچون مشهد که از محبوب ترین زیارتگاه های ایرانیان بودند دسترس ناپذیر شدند. این وضعیت تجربه ای را برای زایران ایرانی ایجاد کرد که پیش تر در حافظه جمعی و دین زیسته ایرانیان معاصر بی سابقه بود. این شرایط، مرزهای امر قدسی و عرفی، و محدوده عاملیت امر قدسی و عرفی را به شدت مسئله مند کرد. با توجه به اینکه چنین رخداد و تجربه ای در مطالعات جامعه شناسی دین در ایران تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته، در پژوهش حاضر، ضمن تحلیل 14 مصاحبه نیمه ساخت یافته، تجربه زایران مستمر از امر قدسی تجسدیافته در مکان مقدس در زمانی واکاوی شد که مکان مقدس به دلیل شیوع بلای طبیعی تهدیدکننده بقا به مدت نامعلومی رسما از دسترس خارج شده بود. در این پژوهش سه موضع متفاوت در برابر تعطیلی حرم در بین مشارکت کنندگان شناسایی شد: موافقان، مخالفان، و مخالفان محافظه کار. بررسی تجربه عاطفی مشارکت کنندگان حاکی است آنها عواطف متناقضی را تجربه کردند. در بررسی مواجهه شناختی مشارکت کنندگانمشخص شدموافقان تعطیلی حرم در برخورد با ناهماهنگی شناختی و تهدید هویت دیندارانه شان راهبردهایی را اتخاذ کردند که عمدتا بر بازتعریف، بازتفسیر، گزینش، و برجسته سازی بعضی خوانش های الهیاتی و فقهی در مقابل برخی دیگر از خوانش ها و فهم ها بود به طوری که بتوانند چالش های فوق برای دینداری شان را حل و فصل و تعدیل کنند. اقلیت مخالفان، با تفسیری تقدیرگرایانه، حکومت و موافقان تعطیلی را به اصیل و صادق نبودن در ارادت به امام و محافظه کاری / مصلحت اندیشی سیاسی متهم می کردند. معدود مخالفان محافظه کار نیز به دلیل اهمیت و جهه جهانی و سیاسی حکومت شیعی، به رغم نارضایتی، این مصلحت اندیشی را درک می کردند. در نهایت، مواجهه عملی زایران با این ممنوعیت توصیف شده است.

    کلیدواژگان: کرونا، زیارت، امر قدسی، مکان مقدس، بازتفسیر
  • پرنیا رضی پور* صفحات 111-134
    پژوهش پیش رو با هدف تحلیل جامعه شناختی جوک های مرتبط با ویروس کرونا در شبکه اجتماعی تلگرام انجام شده است. توجه به مسایل اجتماعی مطرح شده در محتوای جوک های مرتبط با ویروس کرونا، راهی مناسب برای شناخت افکار و عقاید و واکنش افراد جامعه در مورد این ویروس منحوس است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ترکیبی و مروری بر پژوهش های پیشین و انتخاب مقولات مناسب انجام شده است. پژوهش حاضر به دلیل بررسی در محتوای جوک ها از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته و جامعه آماری آن جوک های ردوبدل شده در شبکه اجتماعی تلگرام است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جوک ها به عنوان متون اجتماعی پرطرفدار دارای قابلیتی هستند که می توانند در شرایط بحرانی نظیر شیوع ویروس کرونا بسیاری از مسایل فردی و اجتماعی همچون روابط خانوادگی و بهداشتی تا مسایل کلانی همچون اقتصاد و سیاست را انعکاس و مورد توجه قرار دهند.
    کلیدواژگان: تحلیل جامعه شناختی، جوک، شبکه تلگرام، ویروس کرونا
  • محمد یزدانی نسب* صفحات 135-160

    این پژوهش، تجربه زیسته کارگران ساختمانی و نظافتی منطقه 17 تهران در مواجهه با ویروس کرونا را بررسی می کند. دلیل انتخاب این دو گروه، موقعیت حاشیه ای آنها است. در این پژوهش از مفاهیم نظری نابرابری عینی، نابرابری تفسیری، بی قدرتی سوبژکتیو، و داغ ننگ، برای تحلیل استفاده شده است. رویکرد روش شناختی این پژوهش پدیدارشناسی تفسیری، تکنیک جمع آوری داده مصاحبه عمیق، و روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل روایت است. حجم نمونه تعداد 12 نفر شامل 7 کارگر مرد ساختمانی و 5 کارگر زن نظافتی است. روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بود و مصاحبه شونده ها ساکن منطقه 17 تهران هستند. نتایج تحقیق نشان می دهند شیوع ویروس کرونا باعث تعمیق حاشیه نشینی این دو گروه شده است؛ توصیه های بهداشتی نشان دهنده فاصله عمیق سیاست گذاری های کرونا و شرایط عینی و واقعی این دو گروه است؛ تمام طرح ها و برنامه های سیاست گذار به کمک های نقدی و غیرنقدی محدود شده و سیاست گذاری به خیریه گرایی نهادی تقلیل یافته و توجهی به تغییر جایگاه ساختاری طبقات فرودست نشده است.

    کلیدواژگان: ویروس کرونا، پدیدارشناسی تفسیری، طبقات فرودست، کارگران روزمزد ساختمانی، کارگران نظافتی، داغ ننگ فرودستی
|
  • Yaghoub Ahmadi *, MohammadSiddiq Mohammadi, Farhad Ebrahimi Pages 4-35

    The consequences of the Coronavirus outbreak are so widespread that many social scientists expect the formation of a different world with distinct features called the post-corona world. Such a statement shows the importance of the issue and the extent of its impacts on various aspects and areas of human life around the globe. Undoubtedly, such consequences will have long-term and severe effects on marginal and less-favored areas around the world, including Iran. This study aims to examine how the citizens of Sanandaj’s suburbs confront social problems with a focus on the strategies, facilities, and opportunities of the citizens in the particular case of the Coronavirus. The research was conducted using the grounded theory method. Required data were collected using interviews and was analyzed using Atlas T software. Following the coding process, which yields 56 codes and five key categories, the central category "chain of lack" was introduced as the output of how to deal with the Coronavirus and its surrounding components of Sanandaj’s suburban residents. According to the paradigm model, the term “chain of lack” originates from causal conditions such as social deprivation and social inequality, which can be described with the emergence of mediating factors such as lack of skills, knowledge, and support with underlying conditions such as recession, inflation, mistrust, frustration, depression and lack of access to cyberspace. In brief, marginalized people are victims of their own social and economic circumstances and are more likely to experience problems, indicating that the coronavirus, is not a "democratic" virus, contrary to common belief.

    Keywords: Corona disease, Chain of Lack, Sanandaj, marginalization, structural violence
  • Reza Esmaeeli *, Zeinab Ghadarbandfard Shirazi Pages 36-58
    The outbreak of the unknown COVIID-19 virus quickly became a world pandemic, challenged collective life in economic, social, cultural, and political dimensions, and became the most important socio-medical issue. As the elderly are identified as the main vulnerable group to this virus, it is important to investigate their experience of the corona pandemic. The present study is based on a qualitative approach with a phenomenological method of Colaizzi’s practical plan. It aims to explain the experience of elderlies in Shiraz during the Coronavirus outbreak. Purposive sampling was used to select 15 participants who were surveyed in a semi-structured in-depth interview. The elderlies lived experience was classified into 10 main categories of a shift in daily life flow, mental, and family anxiety, redefining concepts, pleasure, opportunity, stigma, resilience capacity, fatalism, expediency, and expediency along with fatalism.
    Keywords: Phenomenology, CORONA, Elderly Experiences, Aging, Elderly Lifestyle
  • Masoumeh Cheraghi, Majid Kaffashi *, Nayyer Pirahary, Ali Baghaei Sarabi, Majid Kashani Pages 59-82
    Crisis management is in poor condition in Iran, and people, especially women, suffer greatly as a result of disasters such as earthquakes, floods, and disease outbreaks.  In these situations, usually injured people are not able to easily return to a balanced and adaptable status. This article has been conducted to explain the sociology of women's resilience in regards to corona disease in Tehran’s districts 3 and 12. The research was based on survey method and made use of research tools to measure resilience, Mohammadi Questionnaire (2016), Lifestyle (LSQ Questionnaire), Belief Perspective (Allport Religious Orientation Questionnaire), Childhood Education (Quality of Life Questionnaire), and Life Satisfaction (SWLS Life Satisfaction Questionnaire).  The sample size included 402 women 15-69 years old living in two districts of 3 and 12 who were selected using a quota sampling method. According to the findings, there is a relationship between resilience and variables of belief perspective, childhood education, and physical ability of women in district 12. And the link between resilience and lifestyle variables, childhood education, and the life satisfaction of women was found in district 3. Women's beliefs have the greatest impact on resilience in both areas.
    Keywords: resilience, Women, Satisfaction, education, empowerment, lifestyle, beliefs
  • Neda Razavi Zadeh *, Somaye Varshoei Pages 83-110

    Although the pilgrimage to holy places is a spiritual experience at the first glance, it is full of materialistic, embodied, and emotional components. With the outbreak of coronavirus in late 1398, to prevent the spread of the disease, holy places and mass rituals in most parts of the world, as well as Iran, were closed for an unknown period. This situation created an experience that was unprecedented in the collective memory of contemporary Iranians. These conditions severely questioned the boundaries of the sacred concept and the scope of the sacred agency. Considering that such an event and experience has not been studied in sociological studies of religion in Iran, the present study, relying on the phenomenological approach of material manifestations of religion, aimed to explore the experience of the pilgrims. In this article, in addition to presenting the typology of positions against the closure of the shrines, the emotional experience and cognitive exposure of pilgrims to this prohibition is described.

    Keywords: Pilgrimage, Spirituals, Coronavirus, Imam Reza, Experience
  • Parnia Razi Pour * Pages 111-134
    This study aims to conduct a sociological analysis of jokes about the Coronavirus in the Telegram social network. Paying attention to the origin and social concerns presented in the content of jokes about the Coronavirus plays an important role in understanding the opinions and the reactions of people in the community to this virus. The present study uses the qualitative content analysis approach to investigate the content of jokes shared on Telegram. The results show that jokes, like popular social texts, can reflect a broad range of issues, from family and healthy relationships to economic, political, and social issues in critical situations.
    Keywords: Sociological analysis, Jokes, Telegram Social Network, Coronavirus
  • Mohammad Yazdaninasab * Pages 135-160

    This study explores the lived experience of cleaning and construction workers in Tehran’s District 17 during the Covid-19 pandemic. The reason for selecting these groups of workers was their marginal situation. The theoretical concepts of objective inequality, interpretive inequality, subjective powerlessness, and stigma were used to analyze the data in this study. The study’s methodological approach is interpretative phenomenology, with in-depth interviews and narrative analysis. Seven male construction workers and five female cleaning workers made up the sample. The participants lived in Tehran district 17 and were selected using targeted and snowball sampling. The results indicate that the pandemic has intensified the marginalization of these two groups. A wide gap between Coronavirus policies and the reality on the ground was obvious. All policymakers' plan and programs are limited to cash and non-cash donations, thereby reducing policymaking to institutional charity work with little concern on the structural position of the lower classes of society.

    Keywords: COVID-19, Interpretive Phenomenology, Subalterns, Cleaning Workers, Construction Workers, Stigma